رستاک

...اگر اسرائیل غلطی بکند ما تل آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهیم کرد

رستاک

...اگر اسرائیل غلطی بکند ما تل آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهیم کرد

رستاک
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۲۱ مطلب با موضوع «خنده از نوع شرعی» ثبت شده است

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۱۰
زهرا فاطمی


مورد داشتیم طرف داشته توالت میساخته، آجر کم میاره اپن( (open میسازه!!!



***

مورد داشتیم دختره از سوسک نترسیده تحقیق کردن فهمیدن پسره

 


***

مورد داشتیم دلش گرفته بود دوستاش بهش تخلیه چاه معرفی کرده بودن
ینی حس همدردیشون صاف تو لوزالمعده ام


****

مورد داشتیم طرف تو خوابگاه به خاطر کثیفی همه ظرفا
یه قابلمه دوازده نفره برداشته وتوش یه تخم مرغ نیمرو کرده مدیونید اگه فکر کنید من بودم!



***

سر چهار راه یه وانت از چرغ قرمز رد شد، پلیس تو بلندگو گفت :وانت کجا می ری؟ وانتیه تو بلند گوش گفت :دارم می رم خونه! اینجور ملتی هستیم خلاصه



***

مورد ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺑﺎ ﺷﻠﻮﺍﺭﮎ ﺭﻓﺘﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﺧﻮﻧﺸﻮﻥ ﻋﮑﺲ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ :
.
.
.
.
.
"ﺗﺮﮐﯿﻪ 2014"

 

***

مورد داشتیم دانشجوی ترم اولی روز اول رفته حراست دانشگاه گفته آقا زنگو نمی زنین؟؟!!

 

***

آقا باورتون نمی شه مورد داشتیم دختره می دونسته چی بپوشه



***

 

مورد داشتیم خواهره و برداره گیس و گیس کشی میکردن سر اینکه کی زودتر ارایش کنه و بره بیرون!



***

مورد داشتیم که مانیتورش خراب شده آدرس یه جای مطمئن واسه تعمیر میخواسته چون معتقد بود عکسای شخصی توشه



***

مورد داشتیم طرف تو قسمت غذاهای مورد علاقه نوشته:
غذاهای نذری

موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۲۵
زهرا فاطمی

افسران - به این میگن خلاقیت.......

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۱۲
زهرا فاطمی
افسران - کیا از این کارا میکردن؟
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۵۲
زهرا فاطمی
یک پزشک و یک مهندس در یک مسافرت طولانى
هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند پزشک
رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟
مهندس که می‌خواست استراحت کند محترمانه عذر
خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى
خودش کشید. پزشک دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى
است. من از شما یک سوال می‌پرسم و اگر شما جوابش
را نمی‌دانستید ۵ دلار به من بدهید. بعد شما از من یک
سوال می‌کنید و اگر من جوابش را نمی‌دانستم من ۵ دلار به
شما می‌دهم. مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهایش
را روى هم گذاشت تا خوابش ببرد. این بار، پزشک پیشنهاد
دیگرى داد گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب ندادید ۵ دلار
بدهید ولى اگر من نتوانستم سوال شما را جواب دهم ٥٠ دلار
به شما می‌دهم. این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد
و رضایت داد که با پزشک بازى کند
پزشک نخستین سوال را مطرح کرد: «فاصله زمین تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به پزشک داد.
حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چیست که وقتى از تپه بالا می‌رود ۳ پا دارد و وقتى پائین می‌آید ۴ پا؟» پزشک نگاه تعجب آمیزى کرد و سپس به سراغ کامپیوتر قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد. آنگاه از طریق مودم بیسیم کامپیوترش به اینترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه کنگره آمریکا را هم جستجو کرد. باز هم چیز بدرد بخورى پیدا نکرد. سپس براى تمام همکارانش پست الکترونیک فرستاد و سوال را با آنها در میان گذاشت و با یکى دو نفر هم گپ زد ولى آنها هم نتوانستند کمکى کنند.
بالاخره بعد از ۳ ساعت، مهندس را از خواب بیدار کرد و ٥٠ دلار به او داد.
مهندس مودبانه ٥٠ دلار را گرفت و رویش را برگرداند تا دوباره بخوابد. پزشک بعد از کمى مکث، او را تکان داد و گفت: «خوب، جواب سوالت چه بود؟» مهندس دوباره بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به پزشک داد و رویش را برگرداند و خوابید!!!!
موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۲ دی ۹۲ ، ۱۸:۲۱
زهرا فاطمی

موافقین ۱ مخالفین ۱ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۲۳:۴۳
زهرا فاطمی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۲۳:۴۱
زهرا فاطمی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۲۳:۴۰
زهرا فاطمی

افسران - خنده حلال...........

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۲ ، ۱۷:۳۱
زهرا فاطمی

تلویزیون داره تبلیغات موسسه کودکان نابغه رو نشون میده، مرده تو تبلیغ میگه استعداد کودک شما در چیست؟ مامان من خیلی جدی میگه در دیوونه بازی!
جای هیچ حرفی واسم نمونده
..........................
این خلاقیتی که ما تو جوک ساختن و تیکه و متلک انداختن به کار می بریم اگه تو علم و صنعت به کار می بردیم، الان ما دنیا رو تحریم کرده بودیم!
..........................
من تا سوم دبستان فکر می کردم ما خیلی پولداریم که به جای یه مسواک چار، پنج تا مسواک داریم و هر شب با هر کدوم دلم خواست می تونم مسواک بزنم!
.........................
یک بار رفتم استخر با دوستم. یهو خواستم با دوستم شوخی کنم، پیداش کردم و رفتم از عقب یه لگد بهش زدم بعد پرتش کردم تو استخر، خودمم پریدم روش باهاش درگیر شدم. یهو چشمم افتاد اونور دیدم دوستم کنار استخر نشسته!
هیچی دیگه… رفتم تا ته استخر دیگه بالا نیومدم
.........................
بچه بودم بعضی وقتا به عروسکام انقد زل می زدم تا مچشونو حین تکون خوردن بگیرم.
یه همچین آدم خجسته ای بودم من!
........................
یارو شخصیتش شبیه سس خرسیه اونوقت به خاطر BMW که زیر پاشه شده مرد رویاهای ۹۹ درصد دخترا!
.......................
اونایی که خدمت رفتن باید یادشون باشه قبل از خاموشی همه جلوی تختشون خبردار می ایستن و از نفر اول شروع می کنن به شمارش و آمارگیری|! نفر اول باید بلند بگه ۱ دوم ۲ و… نوبت پسرعموم رسیده بلند گفته هُپ!
.......................
تو ترافیک گیر کرده بودیم که یه BMW ۵۳۰ اومد بغلمون
به بابام گفتم بابا یه دونه از این بی ام و ها بگیر،
بابام گفت ماشین ماشینه دیگه چه فرقی داره؟
ببین الان هم ما تو ترافیک گیر کردیم هم این یارو!
یعنی خداوکیلی تا حالا اینجوری قانع نشده بودم
.....................
بعضیا یه جوری از جمعه و بعدازظهرش آه و ناله می کنند انگار باقی روزای هفته تو سواحل هاوایی در حال خوش گذرونی اند!
..............................
بچه که بودم باورم نمی شد دو سوم بدن ما رو آب تشکیل میده تا اینکه این کارتون های ژاپنی رو دیدم لامصبا گریه می کنن سیل میاد" !
......................
گوشی ام رو گذاشتم رو Airplane Mode
از طبقه ششم پرتش کردم پایین، افتاد خرد و خاکشیر شد
نمی دونم این چه قابلیت مسخره ایه! کار نمی کنه که!
.........................
دقت کردین ما دانشجوهای واقعی وقتی چیزی نمی فهمیم از بغل دستی می پرسیم تو چیزی فهمیدی؟
اونم میگه نه و ما به خود می بالیم و خوشحال از اینکه تنها نیستیم و همگی نمی فهمیم!
.......................
کلِ عمرمون دپرس بودیم......
.
.
.
ولی تو اعلامیه مون میزنن """شادروان""" :|||
.............................
تقریبا ۹۷ درصد آدمایی که توی اتوبوس و مترو می بینیم پشت تلفن دارن جایی که الان هستن رو می گن دروغ می گن. حداقل سه ایستگاه جلوتر رو می گن.
...........................
هیچ چیز خوشحال کننده تر از این نیست که تو امتحان به جای «توضیح دهید» بنویسن «نام ببرید»
اصن یه وضی
........................
بچه که بودیم مادرمون میگفت بدو برو به وانتیه بگو وایسه!
بعد ما اصن همچین میرفتیم مدل جت لی!
وسط راه دو سه تا ملق میزدیم و از رو دیوار میرفتیم که برسیم وانتیه نره!
الان کافیه به بچه های حالا بگی گوشی منو از اتاقم بیار لدفن،
شخصیتت رو میبرن زیر سئوال 
......................
اگه سر کلاس نباید خوابید، پس تو خونه ام نباید درس خوند!
منطق از این قوی تر
..........................
دیشب خواب دیدم مازراتی خریدم.
بیرونش مازراتی بود توش اما مثل ۲۰۶ بود! ناخودآگاهم از داخل مازراتی ایده ای نداشت تصویر ۲۰۶ پخش می کرد!
..........................
من بالاخره یه وسیله نایلون جدا کن از لواشک اختراع می کنم ٬
و تو جشنواره خوارزمی ارائه میدم!
بضی وختا از زوره ناچاری لواشکو با نایلونش خوردم ...
..........................
یه سوال ...
چرا کل هواپیما رو از جنس جعبه سیاه نمی سازن
که بعد همش سالم بمونه ؟!! :|
.........................
مدتی پیش در حال رانندگی به سمت منزل بودم و می خواستم بپیچم تو خیابون که دستم از روی فرمون سر خورد هل شدم می خواستم فرمون رو بگیرم دستام به هم پیچ خورد همزمان برف پاک کن خورد تا فرمون رو گرفتم نزدیک بود برم عقب یه ماشین که پارک بود زدم رو ترمز ماشین خاموش کرد اومدم روشن کنم به ماشین تا استارت زدم یه متر پرید جلو خورد عقب ماشین جلویی کلاج گرفتم روشن کردم زدم دنده عقب گفت خررررررررررررت کلاج رو محکم فشار دادم زدم دنده عقب افتادم تو جوب !!!
خلاصه هرچی ذره ذره آبرو جمع کرده بودم یه لگد زدم و همش رو ریختم ...
..........................
آخه پاستیل چیه؟ سوسول بازی...
مرد اونیه که دست آدمو بگیره ورداره ببره کله پاچه ای ,
هی لقمه بگیره مغز گوسفند رو بعد روشم آبلیمو بریزه بده نامزدش..:|
..............................
یکی از کارای خبیثانه من اینه تو فیسبوک میرم تو پیج خارجیا واسشون فینگلیش کامنت میذارم!
ینی مخشون میپکه ها !!
............................
میشه تو بهشت از کنار رود های ماست موسیر رد بشیم
کنارشون هم بوته های چیپس باشه؟؟ میشه؟؟ ..
...........................
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻣﺪﺗﻬﺎ ﺩﯾﺪﻡ ﮔﻮﺷﯿﻢ ﺯﻧﮓ ﺧﻮﺭﺩ ؛
دوﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺯﻭﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﺳﺮ ﺯﻧﮓ ﺩﻭﻡ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺷﺪ !
ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺭﻭﺷﻦ ﻧﻤﯿﺸﻪ ،
ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺍﺯ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻮﺩﺷﻢ ﺩﭼﺎﺭ ﺣﻤﻠﻪ ﻗﻠﺒﯽ ﺷﺪﻩ ﺳﮑﺘﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۲ ، ۱۷:۲۴
زهرا فاطمی